صنعت حمل ونقل به عنوان انتقال دهنده بار و مسافر، بدون شک یکی از مهمترین زیرساخت های توسعه اقتصادی و اجتماعی محسوب می شود. حمل ونقل جاده ای در این میان، علی رغم پیشرفت های صورت پذیرفته در حمل ونقل هوایی، ریلی، و دریایی، همچنان محبوبیت خود را حفظ کرده، و شرکت ها و سازمان ها به طور گسترده، به عنوان قابل اعتمادترین گزینه برای انجام فعالیت های لجستیکی خود بر آن تکیه می کنند. این در حالیست که این صنعت یکی از بزرگترین مصرف کننده های فرآورده های نفتی، و درنتیجه عامل بزرگ انتشار گازهای گلخانه ای و به طور خاص CO2 محسوب می شود. از اینرو غفلت از آن به عنوان یک خطر جدی به هیچ عنوان جایز نبوده و نیاز به آغاز فصل سبز نوینی در کشور برکسی پوشیده نیست. از طرفی پارادایم حمل ونقل سبز، که به طور خاص معطوف به کاهش اثرات زیست محیطی صنعت حمل و نقل می شود، مفهومی نوپا، و کاملاً میان رشته ای است که به منظور تحقق آرمان های خود از سایر علوم بهره میگیرد، اما در عین حال مسیر پژوهشی این فراخوان علمی هنوز روشن و واضح نیست و رابطه علوم مختلف به منظور دستیابی به تلاشی سینرژیک نامشخص است. به همین دلیل پژوهش حاضر تلاش می کند تا با مطالعه جامع ادبیات مرتبط به ارائه چارچوب پژوهشی مناسبی برای حمل ونقل سبز بپردازد تا شاید تا حدی وابستگی علوم و مسیر پژوهش های آتی را در این میدان روشن سازد. علاوه بر این با توجه به این که قسمت اعظم آلاینده های منتشر شده از این صنعت حاصل از فعالیت های لجستیکی غیرعلمی و ناصحیح شرکت ها و سازمان هاست، این پژوهش درپی آن است که با تعریف، و مدل سازی گونه جدیدی از مسائل مسیریابی با عنوان مسئله مسیریابی سبز (GRP) باب نوینی در این راستا گشوده و مسئله مسیریابی خودرو ظرفیتدار را با رویکرد حمل ونقل سبز مدلسازی کرده و الگوریتم حل هیوریستیک مناسب را توسعه دهد. نتایج پژوهش در مطالعه موردی حکایت از کاهش قابل توجه در میزان انتشار CO2، در کنار سایر معیارهای با اهمیت، توسط مطالعه GRP نسبت به CVRP دارند.
نمایه ها:
مسئله مسیریابی خودرو |